قبل اذان صبح بود. با حالت عجیبی از خواب پرید .
گفت : حاجی خواب دیدم.
قاصد امام حسین(علیه السلام) بود.
بهم گفت:
آقا سلام رساندند و فرمودند: « به زودی به دیدارت خواهم آمد»
یه نامه از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود:
چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟
همینجور که داشت حرف میزد گریه می کرد.
صورتش شده بود خیس اشک.
دیگه تو حال خودش نبود .
چند شب بعد شهید شد .
امام حسین(علیه السلام) به عهدش وفا کرد ...
شهید محمدباقر مؤمنی شهادت: فاو، عملیات والفجر 8
راوی: همرزم شهید
نوشته شده در چهارشنبه 92/6/20ساعت 12:18 عصر